حشمت الله رشیدی:
اکنون که این سطور نگاشته می شوند چند سالی است که رشیدی خواننده ی محجوب و محبوب لر که حتی در تمام ایران در زمان شاهنشاهی طرفداران بسیاری را جلب خود کرده بر اثر بیماری دیده نقاب خاک کشیده.حیف از آن خلق و خوی و صدای خوش که ناگهان خاموش و به خاک سپرده شد.رشیدی در یک خانواده ی سرشناس و علاقه مند به هنر و فرهنگ به دنیا آمد.او همانند پدرش (که یک ماه پس از ماتم او به دنیا بدرود گفت)به کسوت معلمی در آمد. دوره ی معلمی را تا مسؤلیت یکی از مدارس مشهور خرم آباد ادامه داد.دی از سال 1343 با گروهی که برای شناساندن موسیقی لری می کوشیدند همراه شد.در مرداد 1344 برای اجرای چند ترانه ی لری به رادیو ایران در تهران دعوت شد و با ساز کمانچه ی استاد فقید حسین سالم ، چند ترانه ی محلی از جمله «دایه دایه»را اجرا کرد که مورد توجه مردم هنر دوست مردم ایران قرار گرفت.پس از آن،چند ترانه ی دیگر نیز اجرا کرد و سر انجام با تشکیل اداره ی فرهنگ و هنر لرستان برای اشنایی همگان و موسیقی بومی لری به همکاری با آن اداره پرداخت . صدای خوش او زمانی که عاشقانه های عارفانه را سر میداد دل تاب جان شنونده بود . او باکمانچه ی شادروان علی رضا حسین خانی چند ترانه لری و لکی را اجرا کرد که از یادگاری های خوب اش هستند .افسوس که نابهنگام چشم ازجهان پوشید.
104 سال پیش در 14فروردین 1282 خورشیدی ،استاد صبا موسیقیدان ، آهنگساز و نوازنده چیره دست ویولن درمحله ظهیرالاسلام تهران متولد شد .
او از کودکی به موسیقی ایرانی علاقه مند شد. پدرصبا"کمال السلطنه " مردى ادیب، فاضل و آشنا با موسیقی ایرانی بود وعلاقه داشت پسرانش با همه سازها آشنایی یابند و ابوالحسن خردسال مبانی موسیقی ایرانی را نزد ربابه خانم "(ندیمه عمه اش )آموخت . پس از آن نزد پدربا نواختن سه تار آشنا شد و بعدها براى تکمیل آموزش این ساز به محضر"میرزا عبدالله "راه یافت . وى از استادان دیگرمانند : "علینقی وزیرى "،"غلامحسین درویش خان "،"نایب اسدالله "،"حسین خان هنگ آفرین " و "حسین خان اسماعیل زاده " بهره برد.
کارشناسان موسیقی ایرانی معتقدند استاد صبا مجتهدى تمام عیار در عالم موسیقی بود و امثال او در قرن اخیر از انگشتان یک دست تجاوز نمی کند.
علی دهباشی "پژوهشگر موسیقی می گوید : هنرصبا تنها در نواختن ویلن و سه تار نبود، بلکه گذشته از تسلط برهمه ساز-هاى ایرانی ، تربیت شاگردان برجسته ، سبک خاص در نوازندگی و صداى سحرانگیز سازش او را از سایرین متمایز کرده بود. ازجمله فعالیتهاى هنرى صبا، می توان به همکارى وى با انجمن موسیقی ایران اشاره کرد. صبا با همکارى انجمن موسیقی ، قطعه "دیلمان " را ساخت و "جواد معروفی " آنرا براى ارکستر تنظیم کرد و با آواز بنان اجرا شد. او معتقد بود که موسیقی ایرانی ساخته روح ، محیط و عواطف ایرانی است چیزى نیست که دورریخته یا عوض شود بلکه فقط باید براساس پایه هاى صحیح و علمی استوار شود و از تقلیدهاى ناروا مصون بماند.
از آثار همیشه جاودان صبا می توان به ؛ "زنگ شتر"،"بهارمست "، "به زندان "، "زرد ملیجه "، بیاد گذشته "، "درقفس "، "رقص چوبی قاسم آبادى "، "کوهستانی " و چهارمضرابهاى مختلف اشاره کرد.
اغلب شاگردان صبا از هنرمندان برجسته و از استادان به نام کشور هستند که ازآن میان می توان "علی تجویدى "،"حبیبالله بدیعی "،"رحمت الله بدیعی "،"پرویز یاحقی "،"اسدالله ملک "،"فرامرز پایور"،"حسین دهلوى "،"حسین تهرانی "،"مجید وفادار" و "مهدى خالدى " و ... را نام برد.
این موسیقیدان بزرگ با نیما یوشیج و شهریار روابط نزدیک داشت. از میان تمام سازهایی که می نواخت، «سه تار» را برای خلوت تنهایی خود برگزیده بود و عقیده داشت که سه تار بهترین وسیله ای است که نوازنده می نواند با آن احساساتش را بیان کند. صبا را مى توان احیا کننده روش صحیح و قدیمى سه تار نوازى دانست.
ذوق و شیوه پژوهندگی صبا در زمینه جمع آوری و تنظیم موسیقی محلی منحصر بفرد بود. ژاله، دخترش، در این زمینه می گوید:
« یک روز درویشی از کنار منزل ما رد می شد و مشغول نواختن آهنگی بود. پدر را دیدیم که با عجله و با همان لباسِ منزل بیرون رفت و به دنبال درویش دوید تا آن ترانه را ثبت کند و از هر تکه برگه ای که در جیب داشت برای ثبت آن ترانه استفاده کرده بود.»
شادروان ابوالحسن صبا در29 آذرماه 1336 ، در سن پنجاه و پنج سالگی بر اثر بیمارى قلبی بدرود حیات گفت . و با یک تشییع جنازه با شکوه در گورستان ظهیرالدوله تهران به خاک سپرده شد. خانه صبا پس از مرگش، در سال 1353 توسط دانشکده هنرهای زیبای کشور تبدیل به موزه شد و بسیاری از نقاشی ها و آثار تزئینی و سازهایی که ساخته بود در آن نگاهداری می شود.